به گزارش روز جمعه ایرنا، دولت چین كه مواضعی روشن و فعال برای حل مسالمت آمیز مشكلات در سوریه اتخاذ كرده از برگزاری یك نشست غرب و اتحادیه عرب در تونس حمایت نكرد.
در تازه ترین موضع گیری، دولت چین پنجشنبه شب اعلام كرد در نشست عربی - غربی كه در تونس قرار است امروز ( جمعه )و برای بررسی اوضاع سوریه برگزار شود، شركت نمی كند.
سخنگوی وزارت خارجه چین گفت كه پكن دعوت شركت در این نشست را نمی پذیرد.
همزمان با این تحول یك روزنامه مهم وابسته به ارگان حزب حاكم چین در مقاله ای نوشت، برای اتحادیه عرب هنوز زود است كه بتواند بعنوان یك قدرت و اردوگاه جهانی مطرح شود.
این مقاله به قلم ' تانگ جی چو' ، یك محقق موسسه مطالعات بین الملل معاصر در روزنامه ' گلوبال تایمز' درج شد.
تانگ در این مطلب به نقش و عملكرد ضعیف اتحادیه عرب از زمان شكل گیری تا موقعیت فعلی پرداخته است .
در این مقاله ضمن اشاره به تاسیس اتحادیه عرب در مارس 1945 كه سابقه آن حتی به چند ماه قبل از زمان شكل گیری سازمان ملل می رسد، آمده است: این اتحادیه در طول تاریخ فعالیتش به جز بحران نفتی دهه 70 در سایر موضوعات مربوط به جهان عرب ، نقش چندان موثری نداشته است.
به عنوان مثال می توان به مسایلی نظیر فلسیطن، جنگ خلیج فارس و جنگ عراق اشاره كرد كه در هیچكدام از آنها اتحادیه عرب نتوانست نقش و وظایفی را كه بر عهده داشته است به درستی انجام دهد و از این جهت سابقه خوبی ندارد.
محقق چینی در ادامه به نقش این اتحادیه در وضعیت فعلی پرداخته و می نویسد: در شرایط فعلی و به خصوص پس از بحران های خاورمیانه ما شاهد یك نوع دگرگونی و تغییر در رفتار این اتحادیه هستیم.
' اتحادیه عرب در این دوره با اصلاحات اجتماعی درخاورمیانه ، پیشگامی در حمایت از حمله نظامی به لیبی و همگامی با كشورهای غربی در اعمال فشار به حافظ اسد در واقع خود را در اردوگاه غرب قرار داده است و با آنها همكاری نزدیك دارد.'
این مقاله می افزاید: این اتحادیه اقدامات سیاسی و نظامی واحدی را در خصوص خاورمیانه در پیش گرفته است كه این اقدامات به نظر می رسد با هدف احیای جایگاه نقش اتحادیه عرب در مسایل جهانی و منطقه ای است.
محقق موسسه مطالعات بین الملل معاصر چین در پاسخ به این سوال كه آیا واقعا اتحادیه عرب بدنبال احیای موقعیت خودش می باشد؟ می نویسد: در واقع این گونه نیست و مواضعی كه اتحادیه عرب در لیبی و سوریه اتخاذ كرده است در واقع بیانگر نظرات عربستان و قطر است و زیرا سایر اعضا در وضعیت فعلی بیشتر به سیاهی لشكر شبیه هستند تا عضو موثر.
این كارشناس می افزاید: عربستان سعی دارد تا از اوضاع آشفته مصراستفاده و رهبری این اتحادیه را به دست گیرد.
نویسنده در ادامه نیات این اقدامات عربستان را اینگونه تحلیل می كند كه در حال حاضر ریاض علاوه بر نگرانی از گسترش جریان بیداری اسلامی، تلاش می كند با انجام بخشی از اصلاحات ضعیف در داخل و همزمان در پیش گرفتن سیاست خارجی در مسایل خاورمیانه هم نقش خود را پررنگ تر كنند و هم رهبری خود را در اتحادیه عرب بعد از مصر تثبیت نماید.
این مقاله در ادامه با برشمردن برخی از دلایل تاكید می كند:
ولی اتحادیه عرب در هدف احیای نقش خود در فضای جدید بین المللی چندان موفق نخواهد بود. از جمله این دلایل می توان به موارد زیر اشاره كرد.
نخست، وجود اختلافات بسیار در اتحادیه عرب و تمایل اكثركشورها به سیاهی لشكر بودن تا فعال بودن در صحنه منطقه ای و جهانی و اینكه این اتحادیه درحال حاضر تنها بازتاب دهنده نظرات دو كشور عربستان و قطر است تا كل كشورهای عربی.
دوم اینكه ، رهبری اتحادیه عرب در مسایل بین المللی و خاورمیانه زیر سوال است زیرا كشورهای این اتحادیه صرفا در زمینه تولید و فروش نفت فعالیت قابل توجهی دارند و فاقد زمینه های لازم برای قدرنمایی فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی می باشند.
و نكته سوم آن است كه كشورهای عربی همگی كم وبیش در معرض خطر گسترش و درگیر شدن در جریان بیداری اسلامی هستند زیرا وضعیت داخلی آنها از نظر فاصله طبقاتی و وابستگی سیاسی به غرب در وضعیت خوبی قرار ندارد.
آساق ** 275 **